لهجه نستعلیق (نظریه تاثیر لهجه ها در شیوه های خوشنویسی)


نویسنده: امیرحسین ذکرگو

نشریه گلستان هنر » پاييز و زمستان 1384 شماره 2 چکیده:

نظريه تأثير لهجه‌ها در شيوه‌های خوشنويسی و مطالعة تطبيقی خط نستعليق در ايران و شبه قارة هند اردو، زبان مسلمانان شبه قارة هند، از آميزش چند زبان پديد آمده است كه اصلي‌ترين آنها فارسي و هندي، از ريشة سانسكريت، است. به رغم حضور كلمات تركي و عربي، شصت‌درصد واژه‌های اين زبان فارسی است، كه از ارتباط وسيع و عميق دو ملت ايرانی و هندی حكايت مي‌كند. اردو را به شيوة سنتي و به خط نستعليق مي‌نويسند، كه خطي كاملاً ايراني است. البته اردو آواهاي خاصي دارد كه در زبان فارسي و لذا در خط فارسي نيست. به همين علت، خوشنويسان شبه قاره به طراحي بيش از ده حرف، بر اساس ساختار نستعليق، همت گماشتند. خط نستعليق هندي پيرو قواعد نستعليق ايراني است؛ ولي در چشم ايرانيان، ناآشنا و غريب و حتي تا اندازه‌اي نازيبا مي‌نمايد. موضوع اين مقاله بررسي تطبيقي گويش و خط فارسی و اردو، هم به لحاظ آواشناسي و هم به سبب كالبدشناسي نوشتاري، است. نگارنده بر اين عقيده است كه تفاوتهاي ظاهري نستعليق فارسي و اردو با شيوة اداي كلمات (لهجه‌ها) ارتباط دارد و كوشيده است درستی اين نظرية نوين را با مستندات بيازمايد و برای اين کار به نوعي بررسي تطبيقي ميان‌رشته‌اي در زمينة ارتباط آوا و شكل پرداخته است. بدين منظور، چند بيت از اشعار فارسي را برگزيده‌ايم. در مرحلة اول به آوانگاري تطبيقي اين بيتها در دو گويش فارسي و اردو و در مرحلة بعد به شكل كلمات و حروف (خط) مي‌پردازيم. بيتي از حافظ شيرازي را برگزيده‌ايم؛ يك‌بار آن را به شيوة نستعليق ايراني و بار ديگر به سبك نستعليق شبه قاره (اردو) نوشته‌ايم. آن‌گاه به كالبدشناسي (و كالبد‌شكافي) تطبيقي آن دو شيوه پرداخته و تيزيها، نرميها، كششها، و شكستگيهاي اين نوشته را بررسي مقايسه‌اي كرده‌ايم. در نهايت، به بررسی نسبت ميان تفاوت لهجه‌ها با تفاوت شيوة نوشتن پرداخته‌ايم.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *